و از اسئلك عبادي عني فاني قريب اجيب دعوه الداع اذ ادعان
آدمي در فراز ونشيب زندگي وحادثههاي تلخ و شيرين گاهي چنان دچار آزردگي ميشود كه با هيچ وسيله مادي آرامش نمييابد و اگر قدرت همه قدرتمندان ، ثروت تمام ثروتمندان و كليه وسايل لذت و كاميابي جهان در اختيار او گذاشته شود ذرهاي از درد روحي او كاسته نميشود در چنين حالتي گاهي انسان به سراغ بهترين دوست و نزديكترين خويش و عزيزترين كس خود ميرود تا با او راز دل گويد گاهي نيز هيچ كس را محرم و مورد اعتماد نداشته و در كنج عزلت با خود به نجوا ميپردازد در هر حال تنها راه درمان و آرامش انس با محبوب و باز كردن سفره دل نزد معشوق است و در اين حال است كه انسان رو به سوي بارگاه حق نموده و دستان پر از نياز خود را به سوي او دراز مي كند و با او زمزمه ميكند . حال اگر آدمي از آلودگي به زشتيها و غبار گناه و عصيان احساس غم و دل مردگي كند تا آن جا كه از خويشتن خويش نيز گريزان ومتنفر باشد در اين صورت به كجا پناه برد و با كه راز دل گويد آري در اينجاست كه بايد به سرچشمه همه خوبيها و پاكيها و آفريدگار محبت و صفا و خالق خود پناه برد و با ياد و عشق او و حضور درمحفل انس او آرام گيرد. چه آرامش و لذتي بالاتر از اين كه عبد ذليل در حضور معبود عزيز قرار گيرد و جان آسوده خويش را در زلال محبت او تطهير و روح پر تلاطم خود را با ذكر آن يگانه آرام كند اين بهترين و برترين ثمره شيرين دعاست اگر بنده به چنين حالتي دست يافت و نزديكي و قرب به حق را لمس نمود و قدمي به محول او نزديك شد آنگاه معبود محب و معشوق او شده و اين بنده است كه محبوب حق ميشود و ندا ميرسد كه « فليستجيبوا لي وليو منوابي » چرا كه بوسيله دعا او را ميخواند با عمق وجودش هيچ كس و هيچ چيز نميتواند بين او وارحمالراحمين حجابي ايجاد كند دعا عمق احساس انسان نسبت به بندگي خويش دعا طنين آهنگ روح نواز قرب الهي است كه آنگاه مصداق زيباي اين مناجاتند كه الهي نام تو ما را جواز مهر تو ما را جهاز شناخت توما را امان لطف تو ما را عيان» باشد كه ما نيز از عارفان و اصل محفل دعا باشيم و از محضر حق جز ذات او را نخواهيم كه حصول معرفت حق اوج اجابت دعاي عبد است،در اينجا بر خود واجب ميدانم كه از همكاري كتابخانههاي ادبيات،مركزي كتابخانه آستان قدس كتابخانه معارف و ديگر كساني كه مرا در جمعآوري اين مقاله ياري دارند صميمانه تشكر كنم.
در خاتمه اميدوارم كه همگي ما اعتقادات سروران دين در مورد دعا را در وجود خود جايگزين كرده و آنچنان به اين مهم بپردازند كه شايسته اطلاق صفت دعا بسيار دعا كننده بشوند صفتي كه حضرت ابراهيم خليل الرحمن و الر... بدان خوانده شدهاند.
قل ما يعبابكم ربي لولادعا و كم) فرقان 77
سادهترين و طبيعيترين رابطه انسان با خدا ياد اوست كه در نتيجه آن دل انسان اختيا را متوجه خدا ميگردد و بر روح او اثر ميگذارد و احيانا اثر توجه آن در زبان متجلي شود دعا سلاح مومن و وسيله تقرب الهي و حقيقت عبارت و يا حق و گفتگو با حق است حاجت خواستن بهانه رفتن در خانه دوست و راز و نياز با يكتاي بينياز است. دعا مايه نشاط روح و حيات جان و كليد عطاياي الهي است. دعا گفتن در رحمت حق و موجب نزول بركات خداوندي است دعا از مسائلي است كه در فرهنگ اسلام نسبت به آن توجه بسيار شده و مورد تأكيد فراوان قرار گرفته است اصولا امر خداوند خود بهترين دليل بر اهميت يك موضوع است زيرا خداوند متعال بندگانش را جز به امور ارزشمندي كه دقيقا در راستاي هدف خلقت قرار دارند فرمان نميدهند خلاصه آن كه دليل شايسته يا ناپسند بودن هر امر كلام الهي است و سپس در رابطه با دعا آيات و روايات فراواني رسيده كه بيانگر اين واقعيتند.
دعا پايان كار نيست بلكه آغاز است چرا كه دعا درس است درسي در راستاي هدف خلقت و درس نه پايان كه آغازي براي بهرهبرداري است گام زدن در راستاي هدف خلقت نيز بايد مداوم و پيوسته باشد اصولا دعا مغز عبادت و يا به عبارتي عين عبادت است.
دعا تنها تلفظ معني كلمات و مراعات آدابي خاص نيست حقيقت و روح دعا توجه قلبي انسان به خداوند است شدت و دامنه اين توجه به ميزان محبت و معرفت انسان به خدا بستگي دارد در حقيقت هر چه شناخت انسان نسبت به خدا بيشتر باشد اين توجه به معرفت او نيز جنبه خودآگاهانه دارد خداوند بارها در آيات مختلف دعا اين زمينه مهم تأكيد و توجه داشته است.
امن يجيب المضطر اذا دعاه و يكشف السوء
و قال ربكم ادعوني استجيب لكم ص 60
به هر حال دعا موجب كمال انسان است و آگاهي از فلسفه دعا ـ شفافيت خود دعا ـ حقيقت دعا هر كدام خود از جمله عواملي هستند كه انسان را در طي طريق كمال كرب هدايت ميكند.
در قرآن اصل همه عبادات و روح آنها همين توجه قلبي و به ياد خدا بودن است و حركات و ذكر زباني اين حقيقت است دعا نشاندهنده اعتقاد به مالكيت ابديت عزت و قدرت الهي در عمل است .
همانطور كه عنوان شد دعا از موارد مهم مطرح شده در فرهنگ ماست به ويژه در كتاب آسمانيمان قرآن كه آيات متعدد بر اين بيان اطمينان حاصل ميآورند آن چه كه پيش رو داريد مقالهاي بسيار مختصر در باب دعا در قرآن ميباشد كه سعي شده به طور بسيار گذرا مسائلي در باب دعا از نظير شناخت دعا ـ فلسفه دعا ـ حقيقت دعا و پس اهميت دعا و ... در قرآن بيان شود.
از اين طريق ما وارد بحث دعا شدهايم و در حد استطاعت خويش سهمي در يافتن آياتي در اين زمينه ( دعا)نمودهايم كه به عنوان نمونه بيان شده است. با توجه به اين كه منابع اسلامي گستردهتر از آن است كه بتوان معترض همه و نيز مفاهيم كلام خداوند غنيتر و عميقتر از آن است كه بتوان تمام ابعاد اين سخنان را درك نمود خود به خود اذعان بر نقص و عدم كمال اين مقاله بسيار مختصر است در خاتمه اميدوارم كه تمام مردم ايران زمين و تمام مسلمانان جهان اسلام خصوصا نسل فرهيخته دانشجو دعا را در وجود خود جايگزين كرده و به اين مهم بپردازند و مفاهيم مختصر آمده را در ژرفاي وجودشان بنشانند و پيوسته به قدر نياز از آن بهره گيرند.
خداوند را به آن كسي كه خداوند زبانش بود تا از دنيا رفت و به حق آن كسي كه كشته شد تا ما خداوندا بگوييم و به حق حسين و زينب عليها السلام قسم ميدهيم كه حال دعا و راز و نياز را در همه اوقات به ما عنايت فرمايد .
خدايا :توفيق دعاهايي كه مطلوب درگاه تو است به ما مرحمت فرما و از اجابت آن ما را محروم مكن انك علي كل شيء قدير و بالاجا به جدير .
(دعا يعني صدا زدن و درخواست كردن در حل مشكلات از خالق خود)[1] (توجه به ساحت قدس پروردگار)[2](نوعي كنش يا رفتار وجداني در مقابل خداوند متعال)[3]
(محور معاني دعا خواندن است خواندن و صدا زدن همراه با خواست و طلب چنانچه دركتب لغت دعا را خواندن، ندا كردن ،كمك خواستن، پرستش كردن، فرياد رس خواستن نيايش كردن ستون بندگي )[4]
(دعا تحقق بخش تلاشي مستقيم براي تعديل رفتار ما در قبال ديگران يا همان چيزي كه نوعي دوستي يا ايثار نام دارد)[5] (البته در برخي آيات از دعا بعنوان ذكر هم ياد شده است)[6]
دعا يك عبادت بلكه از بهترين عبادتهاست زيرا عبادت به معناي نهايت فروتني و اظهار بندگي است و همين معنا در دعا تحقق دارد . دعا اگر به قصد قربت انجام بگيرد موجب تقرب به خدا و پاداش اخروي ميشود بنده بايد همواره و درهمه جا به درگاه قادر مهربان دست نياز بردارد)[7]
(چرا كه دعا در واقع يعني سپاسگذاري زباني از نعمتهاي نامنتهاهي حق تعالي جل شانه)[8]
(يكي از روشهاي بسيار مهم اسلامي براي هدايت و تعليم و القاء پيام و تربيت همه افراد و ايجاد مدرسهاي عام براي ساختن روح مردم و تبيين ابعاد بصيرت روش نفوذ گذار دعا است. دعا اگر چه نحن گفتن و درد و دل كردن با خداست، سخن گفتن با خود و جامعه نيز هست. دعا دراسلام بيان ديگري از آموزههاي فردساز و جامعه پرداز وحي است يعني همان درسهاي قرآني است كه خداوند مهربان براي تربيت انسان ،بوسيله آيات آسماني فرستاده است. ادعيه خود به گونهاي تفسير قرآن كريمند،و شرح معارف آسمانيند، و يادآور تربيتهاي قرآني و تكرار وتاكيد و تشريح آموزههاي وحياني.)[9] (كسي كه خدا را بقدري كه ممكن است شناخته باشد براي وي ممكن نيست كه در دعا و حالت دعا به او توجه كند پس شناخت دعا در گرو شناخت خداست)[10]
حقايق و تعاليم والايي درادعيه آمده است كه پس از قرآن كريم و احاديث نبوي و ديگر سخنان ائمه طاهرين، در هيچ جايي، وقتي و هيچ كتاب مقدسي و در سخنان هيچ بزرگي و متفكري ، چه مسلمان و چه غير مسلمان، چه قبل از اسلام و چه بعد از اسلام و تاكنون نيامده است)[11]
در قرآن كريم آيات متعددي در رابطه با دعا بيان شده است كه در مباحث بعدي بطور مفصل به آن ميپردازيم .
(ابتدادعا را با حمد شروع ميكني و نعمتهائي كه به تو ارزاني داشته است به زبان آري واو را شكر كني سپس بر محمد (ص) درود فرستي،بعد گناهان خود را يادآور شوي و بدانها اعتراف كني و از آنها به خود پناه بري، اين است جهت (وراه) دعا...)[12]
(حقيت دعا توجه به بارگاه حضرت معبود است و براي صوفيان نوعي معراج روحي و معنوي به حساب ميآيد دعا فقط تلفظ پارهاي كلمات و مراعات برخي آداب خاصي نيست حقيقت و روح دعا توجه قلبي انسان به خداوند است حقيقت دعا چيزي جز عبادت نيست و حتي به دليل توجه به خداوند در انجام كه عبادت شايد بر بسياري از عبادات ديگر ترجيح داشته باشد در قرآن كريم نيز خداوند آنجا كه مساله استكبار از دعا را مطرح مينمايد مي فرمايد: سوره مومن(و قال ربكم ادعوني استجب لكم، ان الذين يستكبرون عن عبادتي سيدخلون جهنم و داخرين) 20 مؤمن پروردگار شما گفته است :مرا بخوانيد تا دعاي شما را بپذيرم آنان كه از عبادت من اعراض كنند و بزرگي فروشند بزودي با ذلت و خواري به دوزخ وارد شوند در اين آيه خداوند حقيقت دعا را چنين بيان ميكند :يستكبرون عن دعايي. بلكه از دعا به عبارت تعبير فرموده است و رسما دعا را به عنوان عبادت معرفي ميكند و آن را از لوازم بندگي ميداند)[13](خداوند در سوره اعراف آيه 205 و 206 باز حقيقت دعا را عبادت و توجه قلبي معرفي ميكند ( و اذكرو ربك في نفسك تضرعا و خيفه و دون الجهرمن القول بالغدووالاصال و لاتكن من الغافلين ان الذين عند ربك لايستكبرون عن عبادته و يسبحونه و له يسجدون)206، 205 پروردگار خويش را با تضرع و بيم و با صداي غير بلند در بامدادان و شامگاهان ياد كن و از غفلت زدگان مباش، زيرا كساني كه نزد پروردگار تواند از بندگي وي سرپيچي نكنند و تسبيح او گويند و سجده او نمايند. پس حقيقت دعا عبارتست از توجه قلبي انسان به خداو ادامه دهنده كار مثبت و تقويت كننده قدرت انساني است.)[14]
(فلسفه دعا ارتباط بندگان با خداست چرا كه در آيه 24 از سوره انفال كه چنين از خدا ياد ميكنند او به ما نزديك است و در ميان ما و قلب ما جاي اوست اين عبادات در واقع بيان كننده نوعي ارتباط قلبي است . و همين فلسفه دعاست)[15] (فلسفه دعا يعني از بين بردن و ميراندن روح كبر و استكبار در انسان آيه ( مرا بخوانيد تا اجابت كنم شما را همانا كساني كه از عبادت و بندگي من سركش وتكبر كنند به زودي با خواري وارد جهنم ميشوند) بخوبي اين مفهوم را بيان ميكند و اينجاست كه دير اجابت كردن بنده محبوب و زود اجابت كردن بنده مبغوض درگاه احدي معنا پيدا ميكند) [16]
( ونحن اقرب اليه من حبل الوريد در سوره ق آيه 16 كه يعني ما از رگ گردن نزديكتريم به صورت غير مستقيم فلسفه دعا و توجه انسان به خدا بيان شده است.)[17]
(انسان در هر حال نيازمند و محتاج امداد و لطف الهي است و براي رفع اين نياز كه سبب كمال او ميگردد به درگاه قادر متعال رو ميكند كه بينياز مطلق است. يا ايهاالناس انتم الفقراء الي الله و الله هوالغني الحميد(سوره فاطر[18]))
اي مردم همه شما نيازمند به خدائيد و تنها خداست كه بينياز و ستوده صفات است و در آيه 62 سوره نحل امن يجيب و المضطر اذا دعاه و يكشف سوء .
كيست كه دعاي بيچارگان مضطر را به اجابت برساند و گرفتاري آنان را برطرف سازد دعا كه عرض و حاجت و نياز به خداوند است خود يكي از عبادات است و خود در سايه دعا نيازهاي خويش را با خداوند در ميان ميگذارند و در واقع ضرورت دعا يعني همين خواستن و خواهش كردن ( وقال ربكم ادعوني استجبكم لكم ان الذين يستكبرون عن عبادتي سيدخلون جهنم و اخرين خداي شما فرمود: كه مرا با اخلاص و خلوص دل بخوانيد تا دعاي شما را اجابت كنم و آنان كه عبادت من اعراض ميكنند به زودي با ذلت و خواري وارد دوزخ ميشوند تا سوره مومن آيه 60)
( ضرورت دعايعني خداوندي كه انسان را از اسفل سافلين به عهده گرفته و او را از دوزخ تاريك به محل كرامت امن الهي باز ميگرداند انسان به اين نگهبان و مربي خويش توسل جستند و از مقام ربوبيت خداوند التماس و خواهش كند.)[19]
اولياء خدا كه از همه چيز بريده و راز دل را با خداي خويش درميان ميگذارند در نظر آنان دعا لذت بخش است و بندگي خويش را با دعا ابراز و آشكار ميكنند.
و اذا سئلك عبادي غني فاني قريب اجيب دعوه الداع اذادعان فليستجيبو و ليومنوا بيلعلهم يرشدون ( چون بندگان من از تو درباره من سوال كنند همانا من نزديك هستم هر كه مرا بخواند دعايش را اجابت ميكنم پس بايست دعوت مرا به ايمان و اطاعت و بندگي بپذيرند و به من ايمان آورند.)[20]
( آيات و اخبار در فضيلت دعا بسيار زياد است مثلا آيه « ان الذين يستكبرون عن عبادتي سيدخلون جهنم داخرين كه اين دعا آيه اشاره به طلب حاجت كردن خداوند و قطع اميد از غير ديگري است و يا قوله تعالي در سوره بنياسرائيل ايه 110 ( قل ادعو الله او ادعوا الرحمن ايا ما تدعوا) و همچنين در سوره فرقان آيه 77 ) (قل ما يعبوكم ربي لولا دعائكم)
فضيلت دعا آن قدر زياد است كه خداوند انساني را كه چيزي درخواست نكند و به درگاه او دعا نكند را دشمن ميداند)[21] مخزن الفرقان ، ص 287 فضيلت دعا در اين كتاب مقدس آسماني را ميتوان از سه جهت استفاده كرد:
اول : آياتي كه خداوند تعالي در آن بندگان معرض را به دعا ترغيب ميكند مانند اين آيات:
اجيب دعوه الداع اذا دعان اجابت ميكنم دعاي نيايشگر را هر وقت كه مرا بخواند
ادعو بكم تضرعا و فقيه پروردگار خود را با حالت زاري بخوانيد در حال پنهاني
و ادعو خوفا و طمعا بخوانيد خداي را درحالي كه ترسناك باشيد
دوم :دعا در هنگام گرفتاري و نياز توسط انبياء و ...
حضرت آدم پس از ترك اولي چنين دعا كرد:اي خدا بر نفسهاي خود ستم كرديم اگر بر ما رحم نكني هر آيه از زيانكاران باشيم « ربنا ظلمنا نفسنا و ان لم تغفرلناو ترحمنا ليكونن من الخاسرين» اعراف 22
و يا در آيه 76 انبيا و نوحا اذ نادي من قبل فاستجبناله و يا فدعا ربه اني مغلوب فانتصر ففتحنا ابواب السما بما منحصر قمر آيه 10 .
كه حضرت نوح پس از صد سال نجات خود را از چنگال قوم بيانصاف به وسيله دعا به دست آورد و يا دعاي حضرت يونس در هنگامي كه در شكم ماهي گرفتار شده بود و با توسل به دعا از غم و اندوه نجات يافت و ذالنون معاضبا.... فاستجبناله و نجيناه من الغم الانبيا
آياتي كه خود به صورت دعا هستند كه از سر تواضع و فروتني و غرق شدن در زيباييها حق به انسان دست ميدهد كه از جمله آنها عبارتند از:
ربنا اتنا في الدنيا حسنه و في الاخره حسنه و قنا عذاب النار(بقره 197)
ربنا لا تواخذ ان نسينا واخطانا)[22]
دعا انسان را به خدانزديك ميكند معارف را در دل انسان ماندگار ميكند دعاايمان را قوي ميكند علاوه بر اين كه مضمون دعا خواستن از خداست و خواسته انسان برآورده ميگردد دعا از چند سو داراي بركات بزرگ است لذاست كه در قرآن كريم بارها در باب دعا و دعايي كه بندگان صالح خدا كردهاند سخن گفته شده است . خداوند در قرآن ميفرمايد:و سئلوالله من فضله ان الله كان بكل شي ء عليما. اگر چه خدا عالم است ونيازهاي شما را ميداند اما شما از خدا بخواهيد و به خدا عرض كنيد و اين آيه را در دعا ذكر ميكند».[23]
(دعا و نيايش و از خدا خواستن در كنار قرائت قرآن و عمل به آن در تدوام ياد خدا نقش موثر وتعيين كنندهاي دارد دعا مكمل ساير مقدمات تقوا و نوار نيت قلب و معرفت است.) [24]
( اهميت دعا آن چنان زياد است كه حضرت صادق ميفرمايند دعا براي مومن در نهان گرفتاريها را دور ميكند و روزي را زياد ميكند همچنين ميفرمايد هر كس براي برادر مومنش دعا كند خداوند گرفتاريهاي او را بر طرف ميكند.» [25]
خداوند در قران در سوره فرقان ميفرمايد:
قل ما يعبوا بكم ربي لولا دعا و لكم
( بگو پروردگار من براي شما ارزشي قائل نيست اگر كه دعاي شما نباشد. اهميت دعا در اين آيه بخوبي مشهود است.»[26]
( دعا بزرگترين و عالي ترين روح عبادت و مقام بندگي و حركت و تعالي انسان است دعا دل انسان را براي پذيرفتن آن چه كه خدا بخواهد آمادهتر ميسازد.)[27]
( خداوند در سوره مومن « ان الذين يستكبرون عبادتي سيدخلون جهنم اخرين » دعا و طلب خواستن از خدا و قطع اميد از غير او در واقع نوعي عظمت و اهميت دعا است و اهميت آن تا آنجاست كه خداوند ميفرمايد كساني كه از روي كبر دعا نميكنند جايگاهشان جهنم است.)[28]
(با توجه به آثار حيات بخش دعا قرآن كريم در موارد فراواني مومنين را به اين امر فرا ميخواند و به مداومت در آن امر فرموده است تا مومنين با آن حيات قلوب دلهاي خويش را سيراب از آثار پرخيز و بركت آن برخوردار گردند . يا آيهاالذين ذكروالله ذكر كثيرا خدا را ياد كنيد بسيار )[29] ودر جاي ديگر قرآن ميفرمايد: آن گاه كه از نماز فراغت يافتيد ايستاده ،نشسته وبر پهلو و در هر حال كه توانيد خدا را ياد كنيد )[30] ( اين دوام دعا و يا حق نميگذارد انسان غفلت پيدا كند)[31]
(به هر حال دعا و فراموش نكردن ياد او و التماس و خواهش از او و دل بستن به او درمان و علاج تمام درد ماست پس دعا اهميتي فراتر از آن چه كه فكر ميكنيم دارد.)[32]
حال دعا و راز و نياز يكي از لذيذترين و زيباترين حالات بنده است كه اوليا خدا آن را با هيچ ثمني معادله نميكند ارتباط خدا و اميد استجابت دعا آرامش بخش دلها و مايه دلگرمي دعا كننده است. امام صادق در رابطه با حالت شخص در هنگام دعاكردن فرمود: ادب دعا را حفظ كن و توجه داشته باش كه باچه شخصي صحبت ميكني و چگونه او را ميخواني عظمت و بزرگي خدا را ياد كن و با قلب خود مشاهده كن كه خدا آن چه را در دل داري ميداند و بر اسرار دل تو آگاه است و از حق و يا باطلي كه در دل تو پنهان است اطلاع دارد پس ادب دعا را حفظ كن. )[33]
(اولين حالت شخص دعا كننده و بعد از حفظ ادب در مقام پيشگاه حق غرق شدن در نورانيت خدا آن قدر كه هيچ چيز با لذتتر از بودن در كنار ياد خدا برايش نباشد كه اين حال و دوام عزيز دست نميدهد مگر براي بعضي افراد نادر ربنا اتنا في الدنيا حسنه و في الاخره حسنه و قنا النار)[34] (بقره آيه 201) سجده كردن و سر بر خاك نهادن سجده چهره خاك آلوده كردن و سربرخاك نهادن نهايت تذلل و عاليترين نشانهها با مرگ و روح كه در آدمي است .
چنانكه در حديث قدسي به حضرت عيسي آمده است كه اي عيسي مرا بخوان مانند خواندن غريق گرفتار و نگراني كه فريادرسي بر خود نيافته است. بلند كردن دست همچون بنده و نوكر رقت قلبي در حديث قدسي آمده هر گاه دل يكي از شما رقت كرد و در آن حال دعا كند زيرا دل تا خالص نشود رقت نكند. خوف و لرزان بودن دل در قرآن مجيد آن گاه كه خداوند تعالي مومنين را وصف مينمايد چنين فرموده است؟ :
انما المومنون الذين اذا ذكر الله و جلت قلوبهم همانا مومنون كساني هستند كه وقتي ياد خدا شود قلبهايشان ترسان و لرزان ميشود از ديگر حالات در هنگام دعا كردن حالت اضطرار ميباشد امن يجيب المضطر اذا دعاه و يكشف سو آيا كسي است كه آن گاه كه مضطر و درماندهاي تو را بخواند. اجابتش كند و ناراحتي را از او بگرداند.»[35]
ادعوبكم تضرعا و خفيه خداي خود را به تضرع و زاري به آهستگي بخوانيد .
(و يا در آيه 94 اعراف ما هيچ پيامبري به هيچ شهر و دياري نفرستاديم مگر آن كه اهل آن را به بلا و مصيبت گرفتار ساختيم تا به درگاه خدا زاري كنند)[36] (حالت رغبت وابتهال منظور انقطاع و بريدگي فروتني و تذلل و دست به دامان بزرگتر شدن را گويند و يقبل اليه تبتيلا منقطع شود به سوي خدا منقطع شدني منظور اين است كه در حال دعا اميد بر انسان غالب ميشود و دو دست خود را به سوي آسمان ميكند.)[37]
( خداوند در سوره فرقان آيات 63 ـ 65 و 74 حالات شخص دعا كننده را بخوبي ترسيم ميكند كه بندگان خداي رحمان آنانند كه با تواضع روي زمين راه ميروند شب را به سجده و قيام نماز براي رضاي خدا روز كنند و دائم به تضرع و زاري دستبه دعا بر ميدارند كه ما را از عذاب روز قيامت حفظ كن )[38]
دعا و توجه به آفريدگار هستي و پروردگار انسانها و توسل جستن به مقدسين و مقدسات مذهبي تأثيرات بسياري شگرفي بر انسان و زندگي اوداشته است و ميگذارد.
چنانچه امام خميني دعا را عامل انسانسازي ميداندايشان ميفرمايند همه خيرات و بركات از دعاست افرادي كه حتي بسيار هم ضعيف دعا ميكنند به همان اندازه از دعا تأثير ميگيرند كه همين بهتر از تارك شدنشان است)[39]
(از نكتههاي بسيار بسيار مهمي كه درباره دعا از معصومين (ع) رسيده است اين است كه دعا سرنوشت حتمي را تغيير ميدهد واين امر از ويژگيهاي توحيد قرآني و معارف اوصياي اهل بيت (ع) است و از اين جا معلوم ميشود كه دعا در تأثير مثبت يا منفي « مشيت» و « محور و اثبات » تأثير عمدهاي دارد يحجبوالله ماستنا و يتيبت و عنده ام الكتاب (رعد 13) بنابراين نبايد از دعا كه ميتواند حتي سرنوشت ابدي انسان را در جهت خير و سعادت تغيير دهد غفلت كرد).[40]
دعا كردن دو تأثير عمده دارد:
با كمك غيبي حق ضعفها و ستمها و كاستيها در انسان جبران خواهد شد.
با دعا خواستن و تكرار آن يك نوع آمادگي روحي بر تحصيل حضور قلب حاصل ميشود.)[41]
( امروزه تاثير دعا در تمامي زواياي زندگيمان مشهود است فقط چشمبينا و باطن پاك توان ديدن آنها را دارد به فرض مثال تاثير دعا و درخواست از درگاه خدا در رزمندگان ما قابل تجسم بود آنان بودند كه تاثيرات دعا را از وجود خودشان به عرصه دلهاي مردم ميكشاندند.)[42]
از نعمات دنيوي و اخروي هر نعمت كه مطلوب ما باشد در خزائن الهي جمعند وكليه آن خزائي و راه رسيدن به نعم الهي دعاست دعا كردن فوايد بيشماري دارد چنان چه پيامبري ميفرمايد عامل سرازير شدن هر گونه رزق و روزي مادي معنوي به طرف تو دعاست اولين فايده دعا آرامش دل و كمال بعد دروني است در بعد دروني كمال وهدف جز آرامش نميتواند باشد چرا كه تمام ناراحتيها ،بيماريهاي روح و روان ريشه در اضطراب و عدم آرامش دارند و اين آرامش و رهايي از اضطراب نيز با ياد خدا به دست ميآيد الا بذكرالله تطمئن القلوب آگاه باشيدكه دلها با ياد خدا آرامش ميگيرند دعا چيزي جز ياد خدا نيست و كسي كه دعا ميكند صد البته كه به ياد اوست.
اولين فايده دعا نيل به حاجات و كمال بعد دنيوي است در بعد دنيوي آدمي احتياجاتي دارد چرا كه وجود او از ماده است و ماده محتاج و كمال خوشبختي دنيوي برطرف شدن اين احتياجات بدست دعاست فاكثر من الدعا فانه مفتاح كل رحمه و نجاح كل حاجت زياد دعا كنيد كه دعا كليد هر رحمت و پيروزي در هر حاجتي است.)[43]
( همچنين در آيه 35 از سوره احزاب خداوند به مردان و زنان مسلمان و با ايمان وعده پاداش و معرفت ميدهد در صورتي كه او را در دعاها ياد كنند.)[44]
( سومين فايده ارتقا به مقام قرب و فلاح و نجاح كمال بعد اخروي در بعد اخروي نيز كمال يك در آيه جز رسيدن به قرب الهي و يا رسيدن به صلاح و رستگاري نيست كه البته اينها با دعا بدست ميآيد و ما خلقت الجن و الانس الايعبدون من جن و انس را نيافريديم مگر براي عبادت غافر 60 دعا نوعي عبادت است كه دل و انسان و زمينه را براي بندگي خالصانه نسبت خدا فراهم ميكند و هم بندگي خالصانه و نيايش و دعا بدرگاه حق باعث تقريب به ذات مقدس دوست پس دعا به طوري محسوس انسان را در جهت قرب الهي و نزديكي به كمال هدايت ميكند.
چهارمين فايده رشد و تعالي است لذا در آن جا كه خداوند منان در قرآن كريم دعا را عامل رشد ظلمه ميكند چه بسا به هر سه بعد عنايت دارد .
و هر گاه بندگان من از تو درباره من بپرسند من نزديكم دعاي درخواستكنندگان را اگر مرا بخوانند اجابت ميكنم پس بايد كه مرا بپذيرند و به من ايمان آورند باشد كه به رشد برسند 186 سوره بقره فايده ديگر دعا بيرون آمدن از رده كساني است كه به خداي تعالي بدانان توجه نداشته است و پيوستن به گروهي كه خداي تعالي برايشان ارزش قائل است.
بگو پروردگار من براي شما ارجي قائل نيست اگر دعاي شما نباشد شما آيات خدا را تكذيب كرديد و دامان شما را خواهد گرفت و از شما جدا نخواهد شد آيه 77 سوره فرقان)[45]
( از ديگر فوايد دعا رهايي از ظلمت شيطان درون و برون يعني نفس اماره و ابليس قسمخورده به سوي الله ميكشاند دعا موجب ميشود كه دست عنايت خدا روي سرما باشد. اگر دعا نكني دست طاغوتها تو را از نور به ظلمت ميكشاند .
الله ولي الذين امنو يخرجهم من الظلمات الي النور و الذين كفرو اوليا هم الطاغوت يخرجونهم من النور الي الظلمات اولئك اصحاب النار هم فيها خالدون 257 بقره )[46]
دسته اول كساني هستند كه در هر حال چه در رفاه و چه در گرفتاري و بلا به خدا توجه دارند و دائم او را ميخوانند و به درگاه او دعا ميكنند و به تعبير قرآن بالغدو و الاصال هستند و دعاي آنان اختصاص به حال گرفتاريشان ندارد .
انهم كانوا يسارعوت فيالخيرات و يدعوننا رغبا و رهبا و كانوا النافاسعين
آنان در كارهاي خير تعجيل ميكردند و در حال بيم و اميد ما را ميخواندند و هميشه در برابر ما خاضع و خاشع بودند .
دسته دوم كه اكثر مومنان جزو آن هستند كساني اند كه در حال نعمت و رفاه مبتلا به غرور و غفلت ميشوند ولي وقت گرفتاري دست به دعا برداشته و احساس نياز ميكنند.
و اذا انعمنا علي الانسان اعرض و نابجانبه و اذا مسه الشرفذ و دعا عريض فصلت 51 و هر گاه به انسان نعمتي عطا كنيم روي گرداند و دوري گزيند و هر گاه شر و بلايي به او ري آورد دعايي گسترده خواهد داشت.
دسته سوم كساني هستند كه بعضي از بلاها رااز جانب خدا ميدانند لذا وقتي چنين بلايي بر آنها نازل ميشود دست به دعا بر ميدارند.
دسته چهارم كساني هستند كه حتي وقت بلا و گرفتاري هم متوجه خدا نميشوند . خداوند كار اين عده را نكوهيده و آنان را مستحق عذاب بيشتري نسبت به گروه قبل ميداند .
و لولا اذا جائهم باسنا تضرعوا و لكن قست قلوبهم و زين لهم الشيطان ما كانوا يعلمون انعام 43
چرا هر وقتي كه بلاي ما به آنها رسيد تضرع و زاري نكرديد بدين سبب كه دلهاي آنها را قساوت فرا گرفته و شيطان كردار زشت آنان را در نظرشان زيبا نموده است. [47]
در بحث قبل يكي از فوايد مهم دعا اجابت دعا را بر شمرديم كه هر چند دنيوي و اخروي را جز فوايد دعا ميتوان به حساب آورد ( استجابت يعني قبول كردن چيزي ، پاسخگويي و پذيرش درخواست و درخواست كننده)[48] ( در برخي آيات تهديداتي نسبت به افراد بيايمان و متكبر و مغرور آمده بوده در آيه 60 از سوه مومن خدا افراد را با لطف و مهرباني ميآميزد و آغوش رحمت خود را بر روي توبهكنندگان ميگشايد و ميگويد مرا بخوانيد تا اجابت كنم شما را تا البته دعا را نبايد تا وقت حاجت به تاخير انداخت بكله پيش از حاجت دعاكرد )[49] (بهر حال اين اجابت كردن هم منوط به يك سري شرايط است كه از جمله اين شرايط عبارتند از :1ـ پاكي قلب و روح 2ـ در پاكي زندگي از اموال غصب و ظلم و فساد بكوشد 3ـ از مبارزه با فساد و دعوت به سوي حق خودداري نكند 4ـ عمل به پيمانهاي الهي )[50] در بسياري موارد دعا و اجابت باهم و بدون واسطه ذكر شده و از جمله ادعوي استجيب لكم بخوانيد مرا تا اجابت كنم شما را 60 غافر
اجيب دعوه الداع اذا دعان من دعاي دعا كنندگان را هنگامي كه مرا بخوانند اجابت ميكنم 186 سوره بقره
اجابت دعا يقيني است و اصلا دعاي بيجواب نداريمو اگر دعا به اجابت نرسيد يقينا دعا حقيقي نبوده است.)[51]
ـ در آيه بقره فاستجيبوه و ليومنو بيلعلهم يرشدون استجابت از جانب داعي كوشش و طلب اجابت و از جانب مدعو درخواست كوشش براي اجابت است انتساب به متكلم فليستجيبو الي )[52]
( البته اگر شخص شناخت صحيحي از پروردگار داشته باشد و او را به يقين بشناسد دعايش مستجاب ميشود چنانچه در حديث قدسي آمده است كه خدا را بخوانيد در حالي كه يقين به اجابت داريد )[53]
ـو همچنين در آيه ذيل فاستجاب لهم ربهم خداوند ميفرمايد: دعا و درخواستهاي خردمندان را استجابت ميكند چرا كه اينان دعاهاي پرمحتوا و مهم ميكنند مسلما با چنين روحيه روشن و افق ديد باز و وسيعي يقين و شناختشان از پروردگار به واقع نزديك خواهد بود.)[54]
( اخلاص در دعا و پرهيز از هر گونه ترك و يقين به ذات مقدس حق امري بايسته و لازم است كه دعاي مخلصانه به هنگام اضطرار و احساس خطر مورد اجابت خداوند است)[55]
(پس خدايا گلدان آرزوهاي مرا به خشكي فشان و نردبان اميد را از زير پاي دلم مكشان اي تمام وجودت گوش شنيدن و اي تمامت آغوش تو گرماي اجابت كردن پس آن چه مصلحتم است را اجابت كن و مرا از درگاهت بيجواب رد مكن)[56]
( در آيه 62 سوره نمل يجيب المضطر اذا دعاه و يكشف السوء آن چه از اين دعا بر ميآيد اين كه خداوند است كه دعاي مصيبتزدگان را مستجاب ميكند)[57]
و ...... كلام آخر
برخي خيال ميكنند دعا بايد در هنگام گرفتاري خوانده شود در صورتي كه اين طرز تفكر غلط است دعا وسيلهاي براي پيشگيري از بلا و دفع آن و اين منافاتي با صفت رضا بقضا الهي ندارد بلكه خداي تعالي ما را موظف كرده به دعا و تخريص به آن و وعده اجابت داده و ما را امر به خواندن آن كرده و همچنين دعا كنندگان را مورد تمجيد قرار داده است كه ميفرمايد يدعوننا رغبا و رهبا و رهبا .
البته خداوند كساني را كه فقط در گرفتاري و محنت به درگاه او ميروند[58] و دعا ميكنند و آمرزش ميكند و ميگويد:
و اذا مس الانسان الضر دعانا لجنبه او قاعدا او قائما فما كشفناعنه ضره مركان لم يدعنا الي ضر هسه كذلك زين منمسرفين ما كانو يعلمون يونس 12
و چون به انسان گرفتاري ميرسد ما را در حالي كه به پهلو خوابيده يا نشسته يا ايستاده بخواند و چون گرفتاريش را برطرف كنيم برود چنان چه گويي اصلا ما را براي گرفتاري كه به او رسيده بود نخوانده است اين چنين براي اسراف گران اعمالي كه كردهاند آرايش داده شده است .
و در سوره فصلت آيه 151 اين چنين ميفرمايد:
چون ما به انسان نعمتي دهيم روي برگرداند و تكبر كند ولي چون بدي به او برسد و گرفتار شود دعايي بسيار دارد اين افراد دعايشان مستجاب نميشود و فرشتگان ميگويند اين صدا را نميشناسم.[59]
در خاتمه اين فراز بحث دعا تذكر اين نكته ضروري است كه اگر چه ممكن است دعا وسيلهاي براي تحقق نيازهاي انسان باشد و برخي از خواستههاي انسان را فراهم آورد و دومي معناي ترغيب به دعا اين نيست كه جهت تحقيق كارهايي كه به وسيله طبيعي نياز دارد نيز از دعا استفاده كنيم انساني كه به خداي سبحان و به حكمتهاي او معرفت دارد به خوبي ميداند كه اگر در اين عالم اسباب و وسايل براي كارها قرار داده شده است مطابق حكمت است.[60]
خدايا به من توفيق تلاش در شكست، صبر در نوميدي، رفتن بيهمراه، جهاد بيسلاح، كار بيپاداش، فداكاري در سكوت، دين بيدنيا، مذهب بيعوام، عظمت بينام، خدمت بينان، ايمان بيريا، خوبي بينمود، گستاخي بيخامي، قناعت بيغرور، عشق بيهوس، تنهايي در انبوه جمعيت و دوست داشتن بيآنكه دوست بداند روزي كن.[61]
اي كريمترين براي حاجتمندان و اي مهربانترين براي قاصد من، دست نياز و واماندگي وجداني به دامان صمديت و جبروت و سبحاني تو آويختم دستم را به تازيانه فرمان ميازار و به خنجر ياس كوتاه مكن .
پروردگارا ما را از بندگان خاصت قرار بده و توفيق كسب ويژگيهاي صفات عبادالرحمن را به ما مرحمت كن.
خداوندا:
درهاي دعا را به روي ما بگشا و آنرا سبب ارزش وجود ما درپيشگاهت قرار ده .
خـــدايا چنان كن سرانجام كار
تو خشنود باشي و ما رستگار
السادات،محمدعلي .اخلاق اسلامي، انشتارات سمت،چاپ سوم آبان 66.
اميني ، ابراهيم . خودسازي تزكيه و تهذيب نفس. انشتارات شفق سال اول 72
اميني، ابراهيم. با مسائل كلي اسلام. انتشارات انصاريان . چاپ اول پاييز 74
باهنر. جواد . انسان و خودسازي . انتشارات فرهنگ اسلامي سال 71
بانوي اصفهاني. مخزن العرفان جلد 7 . انشتارات نهضت زنان شهريور 67
پردازش ـ قرآن صاعد. انشتارات اميركبير تهران 68
بستاني . محمود. اسلام و هنر . ترجمه صابري. انشارات استان قدس. چاپ اول 71
بهشتي . خدا از ديدگاه قرآن . انشتارات بقعه چاپ اول 79
بي.آزار شيرازي . عبد كريم. تغيير كاشف جلد 3 . انتشارات اسلامي
جوادي. آملي مراحل اخلاق در قرآن تنظيم عبد اسلامي انشارات اسرا. چاپ اول تابستان قم 74
جاهد . رضا . داروخانه معنوي. انتشارات هاتف چاپ سوم مشد 78
حكيمي. محمد رضا جامعهسازي قرآن . انتشارات فرهنگ اسلامي تهران 78
خميني موسوي روحالله تعليم و تربيت از ديدگاه امام خميني دفتر 18 . انشتارات نشر آثار امام چاپ دوم پاييز 78
خميني روحالله شرح دعاي سحر ترجمه سيد احمد مهري انتشارات علمي و فرهنگي چاپ اول 63
خامنهاي . سيد علي. اخلاق و معنويت . موسسه نور ولايت چاپ اول 80
حاج عبدالمجيد . نوري. تفسير قرآن حكيم انتشارات كتابخانه نور چاپ پنجم 61
رفسنجاني . علياكبر . تفسير راهنما. جلد 4 . انتشارات حوزه علميه قم 1380
ريشهري . محمد . دوستي در قرآن. ترجمه سيد حسن اسلامي. انشتارات دارالحديث چاپ اول 79
ريشهري،محمد ،اخلاق مديريت انتشارات دارالحديث چاپ دوم پاييز 75
سهراب پور . همت. آثار گناهان دفتر انتشارات اسلامي . چاپ هفتم. تابستان 75
شريعتي . علي. فلسفه نيايش انتشارات قلم
شجاعي. سيد مدي. دست دعا. انتشارات مهراب قلم زمستان 65
شيرازي . علي . ايمان از ديدگاه كتاب و سنت . انتشاراتمولف . آبان 64
طالقاني سيد محمد پرتوي از قرآن انشتارات قلم جلد 3 . بهمن 58
طبرسي . علي بن حسن ترجمه مشكوه الانوار ترجمه عزيز اله عطاردي انتشار عطار چاپ اول تابستان 74
عبدالعظيمي. حسين بن احمد الحسين. تفسير اثني عشري. جلد 10 . انشتاراتميقات . تهران. پاييز 64
عزيز . تهراني. علياصغر . حضور قلب در نماز. انتشارات تبليغات اسلامي چاپ دوم. پاييز 75
غفاري. ابراهيم ،آئيين نيايش انتشارات استان قدس چاپ اول تيرماه 1373
فيض كاشاني ، بلاغي هفده گفتار از علوم قرآني ترجمه سيد حسين حسيني انتشارات بدر چاپ دوم زمستان 78
قرآن كريم
مخبر دزفومي عباس. ارمغان شهيد ترجمه كتاب مسكن فواد چاپ اول خراسان مشهد سال 1405 قمر ي
مركز تهيه و بررسي تحقيقات عقيدتي سياسي، اخلاق اسلامي انتشارات آموزش قم پاييز 69
مصباح يزدي. محمد تقي. بردردگاه دوست. تحقيق عباس قاسميان انشتاراتپژوهشي امام خميني زمستان 76
مصباح يزدي. محمد تقي. پند جاويد جلد اول. نگارش علي زينتي انتشارات پژوهش امام چاپ اول پاييز 79
مطهري. مرتضي . آشنايي با قرآن . انشتارات صدرا 65
مظاهري. حسين . اخلاق و خودسازي . انتشارات آزادي چاپ اول. قم 75
ملكي تبريزي عارف كامل ميرزا . ترجمه المراقبات. مترجم عليرضا خسروي تصحيح خليل كمرهاي انشتارات ال علي پاييز 79
مكارم شيرازي ناصر ،تفسير نمونه جلد اول انتشارات اميرالمومنين قم بهمن 62
مكارم شيرازي . ناصر . تفسير نمونه جلد پانزدهم انتشارات اميرالمومنين قم بهمن 62
نراقي. ملااحمد . معراج السعاده تصحيح موسوي كلانتري دامغاني انتشارات پيام آزادي قم چاپ اول 78 .
[1] باهر ،رضا، داروخانه معنوي،هاتف،مشد 28، ص 17.
[2] السادات،محمد علي،اخلاق اسلامي ،سمت . چاپ سوم،آبان 66،ص 23.
[3] بستاني،محمود، اسلام،هنر ،ترجمه صابري، استان قدس 71 ،ص 282.
[4] پردازش، محمد، قرآن صاعد،اميركبير،تهران 68 ص 31.
[5] اسلام و هنر،ص 282.
[6] فيض كاشاني، بلاغي ،هفده گفتار از علوم فزاني،ترجمه سيد حسين حسيني،بدر، چاپ ، دوم 78 ص 29.
[7] امين، ابراهيم، مسائل كلي اسلام. انصاريان، پائيز 74،ص 333 ـ 322.
[8] غفاري ، ابراهيم، آئيننيايش ، انتشارات استان قدس ،73 ـص 47.
[9] حكيم،محمد رضا ،جامعهسازي قرآن، فرهنگ اسلامي. 78 ص 60.
[10] بانوي اصفهاني،مخزن العرفان، جلدي، نهضت زمان،71، ص 291.
[11] جامعهسازي قرآن ، 200 ـ192.
[12] مركز بررسي تحقيقات عقيدتي سياسي، اخلاق اسلامي، انتشارات آموزش پائيز 69، ص 165.
[13] مصباح يزدي، محمد تقي، بر درگاه دوست،انتشارات پژوهشي امام خميني ،چاپ دوم،تابستان 79، صص 20 ـ 19.
[14] السادات ،ص 48.
[15] مكارم شيرازي، ناصر،تفسير نمونه ، جلد اول،انشتارات اميرالمؤمنين قم ، بهمن 62،ص 208.
[16] پردازش، محمد، قرآن صاعد،اميركبير، ص 36ـ 38.
[17] مكارم شيرازي، تفسير نمونه،جلد پانزدهم ،ص 286.
[18]
[19] مركز تهيه و بررسي تحقيقات عقيدتي سياسي اخلاق اسلامي ،157.
[20] خميني،روحالله،شرح دعاي سحر، ترجمه سيد احمد مهري،انتشارات علمي و فرهنگي سال 63 ص 18.
[21] مخزن العرفان ،ص 287.
[22] آئين نيايش ، صص 14 ـ 10 .
[23] ريشهري.محمد،اخلاق مديريت، دارالحديث ،75 ص 182.
[24] طبرسي، علي بن حسن،ترجمه مشكوة الابرار، ترجمه عطاري ، 74،ص 311.
[25] تفسير نمونه،جلد اول، ص 172.
[26] تفسير نمونه جلد اول،ص 183.
[27] سهرابپور ، همت. آثار گناهان ،انتشارات اسلامي، تابستان 75 ، ص 139.
[28] مخزنالعرفان،ص 288.
[29] عبدالعظيمي، حسينبن احمد الحسين. تفسير اثني عشري . جلو 10 ،ميقات ، تهران 64، ص 1320.
[30] اخلاق اسلامي، السادات،ص 46.
[31] جوادي،آملي،مراحل اخلاق در قرآن. تنظيم ،عبداسلامي ،اسراء ،قم 74، ص 305.
[32] مطهري، مرتضي ، آشنايي با قرآن، انتشارات صدرا 65، ص 40.
[33] باهنر،جواد، انسان و خودسازي، فرهنگ اسلام، سال 71، ص 295.
[34] ملكي،تبريزي ، عارف كامل ميرزا،ترجمه اعرافيات ،مترجم ،خسروي،كمرهاي،آل علي پائيز 79،ص 261.
[35] قرآن صاعد، ص 152 ـ 148.
[36] بر درگاه دوست، ص 59.
[37] قرآن صاعد، صص 154 ـ 153.
[38] البهي،مفاهيم ،اخلاقي و عقيدي قرآن،ترجمه سيد محمد صادق سجادي، انتشاراتفرهنگ اسلامي پائيز،62 ص 210.
[39] خميني، موسوي، روحا...،تعليم و تربيت از ديدگاه امام خميني،دفتر 18: نشر امام، چاپ دوم،پائيز 78، ص 110.
[40] جامعه سازي قرآن ، صص 2029 ـ 230.
[41] عزيز تهراني ،علي اصغر، حضور قلب در نماز. انتشارات تبليغات اسلامي،چاپ دوم،پائيز 75،ص 143.
[42] شجاعي، سيد مهدوي ،دست دعا،انشتارات محراب، زمستان 65،ص 91.
[43] قرآن ساعد، صص 46 ـ 44.
[44] شيرازي، علي،ايمان از ديدگاه كتاب و سنت ،انتشارات مولف ،آبان 64،ص 54.
[45] قرآن صاعد،ص 47 ـ 46.
[46] مظاهري،حسين،اخلاق خود سازي،انتشارات آزادي ،چاپ اول ، قم 75 ،ص 163.
[47] بر درگاه دوست،صص 63 ـ 61 .
[48] قرآن صاعد،ص 103.
[49] نراقي،ملااحمد،معراج السعادة،تصحيح موسوي كلانتري ، دامغاني ،انشتارات پيام آزادي ،قم چاپ اول 78 ،ص 841.
[50] تفسير نمونه جلد پانزدهم ص 180.
[51] قرآن صاعد،صص 55 ـ 59 .
[52] طالقاني،سيد محمود پرتوي از قرآن . انتشارات قطع جلد 3،بهمن 58،ص 69.
[53] ريشهري، محمد ،دوستي در قرآن، ترجمه سيد حسن اسلامي، انشتارات درالحديث 790،ص 473.
[54] بيآزار شيرازي، عبدالكريم ، تفسير كاشف،جلد 3، انشتارات اسلامي، صص 188.
[55] رفسنجاني ،علياكبر،تفسير راهنما،جلد 4، انشتارات حوزه علميه قم،80 ص 130 .
[56] سنت دعا ،ص 93.
[57] تفسير قرآن كريم،ص 709.
[58] مخبر زنوسي ،ارمغان شهيد ،ترجمه كتاب مسكن ،فؤاد ،چاپ اول، خراسان ، مشهد سال 1405،ص 126.
[59] آثار گناهان ،ص 132 ـ131 .
[60] مصباح يزدي،محمد تقي، پند جاويد ،جلد اول ،نگارش علي زنيتي ،پژوهش امام، پائيز 79 ،ص 279 .
[61] شريعتي ، علي ،فلسفه نيايش اميركبير، ص 45.